رهبر

متن مرتبط با «مادر شعر» در سایت رهبر نوشته شده است

مادر

  • مردي مقابل گل فروشي ايستاده بود و ميخواست دسته گلي براي مادرش که در شهر ديگري بود سفارش دهد تا برايش پست شود.وقتي از گل فروشي خارج شد، دختري را ديد که روي جدول خيابان نشسته بود و هق هق گريه ميکرد. مرد نزديک رفت و از او پرسيد: دختر خوب چرا گريه ميکني؟ختر در حالي که گريه ميکرد، گفت: ميخواستم براي مادرم يک شاخه گل رز بخرم ولي..فقط 75 سنت دارم، درحالي که گل رز 2 دلار ميشود. مرد لبخند زد و گفت: با من بيا، من براي تو يک شاخه گل رز قشنگ ميخرم.وقتي از گلفروشي خارج ميشدند، مرد به دختر گفت:مادرت کجاست؟ ميخواهي ترا برسانم؟دختر دست مرد را گرفت و گفت: آنجا و به طرف قبر,مادر,مادر قلب اتمی,مادرم,مادر ترزا,مادربزرگ,مادر زن,مادريت انك اناني,مادر من مادر من,مادرانه,مادر شعر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها